کوهبنـان در گـذر تاریـخ

کوهبنـان در گـذر تاریـخ

شهرستـان کوهبنــان کـه شامل بخش مرکـزی و بخش طغـرالجــرد می باشد از سابقــه تـاریخی بسیار کهــن برخــوردار بـوده است . با تحقیقاتی که توسط باستان شناسان انجام گرفته ، کوهبنان دارای تمدن ۱۰-۱۲ هزار ساله است .

پس از تشکیل حکومتهـا در زمـان اشکانیان به علت ملوک الطوایفی بودن ، کوهبنان مورد بی توجهی قرار گرفته و در زمان ساسانیان به پیشرفت هایی دست یافت.

وجود آثار و  بقایای زرتشتیان کرمان ، از قبیل کاروانسرا و قلعه دختر که آن را به آناهیتـا مربوط می دانند و همچنین چشمه آب گرمی بنـام چشمه گبری و بسیاری آثار کشف نشده دیگر نشانگر آن است که زرتشتیان قبل و بعد از حمله اعراب در این آبادی آرام ، که بستـر خوبی بـرای کشاورزی و بازرگانی داشته ، به سر می بردند .

از یاداشت های محققین و سیاحان چنین استنباط می شود که کوهبنان در سده های پنجم تا نهم هجری از لحاظ صنعتی ، بازرگانی و علمی شهر مهم و پر رونقی بوده است. بعد از تسلط اعراب در اولین سلسله های حکومتی که در ایران تشکیل شد کوهبنان در هر دوره ای به نحوی مطرح بوده است.

کوهبنان در فراز و نشیب تاریخ ، با وجود آشفتگی ها و تاخت و تازهای حکام و پادشاهان و بلایای طبیعی همچنان پابرجا مانده و هویت خود را با به جا گذاردن آثار گران بها و میراث فرهنگی شایان توجهی حفظ نموده- وجود قلعه ها، برج ها، باروها و استحکامات به جا مانده نشانی از علاقه مندی به حراست از مال و جان و ناموس خود، مساجد و تکایا و  اماکن مذهبی به منظور حفظ شعایر دینی، سنگ نوشته ها، گچ بری ها، اشعار و کتب به جا مانده،  آثار هنری، احداث قنوات و وجود آسیاب های متعدد و احیاء زمین های قابل کشت دلیل بر خودکفایی مردم کوهبنان بوده است .

این دست آوردها که حاکی از عشق به زندگی و انتقال آن به آیندگان است، مرمت و نگهداری جدی آنان را می طلبد و لازم است فلسفه وجودی چنین آثاری برای هر نسل و هر دوره تفهیم گردد.

به گفته استرابو : آداب و رسوم و زبان مردم ایالت کرمان مشابه مادها و پارس ها است هر چند ممکن است مهاجرانی از اعراب ، که قبـل و بعد از اسلام به کرمان آمده اند و در نقاطی از این منطقه نیز سکونـت گزیده باشند به عنوان مثال سادات کوهبنان که از قرن ها پیش در این شهر ساکن بوده اند و بی شک از مهاجران مسلمان عرب هستند که به تدریج زبان فارسی را برای تکلم برگزیده اند . این شهرستان در زمان مقدسی شهر کوچکی بود که دو دروازه داشته است و حومـه بزرگی کــه درآن حمامها و کاروانسراها قرار داشتـه انــد و مسـجد شـهر که در یکی از این دروازه ها و در بـاغی واقـع بوده که تا پـای کوهـهای مجـاور ادامـه داشته است ( مقدسی قرن چهارم ) به قول یاقوت این محل به واسطه داشتن توتیــا مشهور بود و توتیــای آن به تمام کشورهای جهان صادر می شده است.

 مارکوپولو نیز از آن دیــدن کرده و درباره آن چنین گفتــه است :

«کوهبنان شهر بزرگی است که در آخرین نقطه خاک کرمان قرار دارد ، آهن ، فولاد و توتیـای فــراوان دارد و از صنایع دستـی آن آینه های بزرگی است که در بازار شهر به فروش می رسد » .

کـشـف آثـار بـاستـانی در اطــراف و اکـنـاف کوهبـنـان ، دلـیل قــدمــت تاریــخـی ایـن شهــر اسـت و سنــگ نبشـتـه هـا ( از جمله سنگ نبشته کوه خانقاه ) بدون شک کوهبنـان را مامن و جایگاه عرفان و تصوف دانسته اند.

این شهر از نظر فرهنگی و تاریخی همیشه مظهر علم و دانش و عرفان بوده است و همواره فرهنگ از طریق خانقـاه ، مکتب خانــه ها و مجالس وعظ و پنــد جایگاه ویژه ای داشتــه است .

باید یاد آور شد که کوهبنـان حد فاصل کرمـان و یـزد بوده که باعث نزاع یزدیها و کرمانیها نیز بوده است و حکــام یـزدی هم در بعضی مواقـع در کوهبنـان حکمرانی می کردنــد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *